جدول جو
جدول جو

معنی دو روی - جستجوی لغت در جدول جو

دو روی
آنچه که پشت و روی آن از جهت طرح و رنگ اختلاف داشته باشد (مانند پارچه)، کسی که قولش خلاف عملش باشد منافق، گل رعنا (زیرا که یک روی آن سرخ است و روی دیگر زرد)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دورویه
تصویر دورویه
از دورو، از دو طرف، آنچه دارای دوروی باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دورویی
تصویر دورویی
دورو بودن، نفاق، تزویر، دورنگی، تظاهر به دوستی و پنهان داشتن کینه و دشمنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دو سرای
تصویر دو سرای
دو دنیا، دو عالم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو برجی
تصویر دو برجی
کبوتری که در کبوتر خان مقیم نماند، زن بلهوس روسبی
فرهنگ لغت هوشیار
پارچه ای که مختلط بافته شده باشد پارچه ای که دارای خطوطی بود از دو رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو تهی
تصویر دو تهی
لباس آستر شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو حرفی
تصویر دو حرفی
کلمه ای که از دو حرف تشکیل شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوروئی
تصویر دوروئی
تزویر، دورنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوبرجی
تصویر دوبرجی
دوبامه کبوتری که بر یک بام آرام نگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو خطی
تصویر دو خطی
در انگلیسی دو کیشی (کیش کش خط فرهنگ پهلوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو دلی
تصویر دو دلی
شک و تردید مردد بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو راغ
تصویر دو راغ
دوغ و ماستی که شیر در آن دوشیده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو رویی
تصویر دو رویی
منافقی مزوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو رگه
تصویر دو رگه
انسان یا جانوری که پدر و مادرش از دو نژاد بود اکدش، کلفت خشن
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از اقسام میزان ساده است. میزان دو ضربی بواسطه کسر 4، 3 تعیین شده و نشان میدهد که میزان باید از نوت یا سکوتهایی ترکیب شود که مجموع کشش آن بیش از دو ضرب نباشد مثلا یک سفید یا دو سیاه یا یک سیاه و دو چنگ یا دو چنگ و یک سکوت سیاه و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که موی سر و صورت او سیاه و سفید باشد، کسی که موی سر و صورتش اندک باشد
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه که پشت و روی آن از جهت طرح و رنگ اختلاف داشته باشد (مانند پارچه)، کسی که قولش خلاف عملش باشد منافق، گل رعنا (زیرا که یک روی آن سرخ است و روی دیگر زرد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از از روی
تصویر از روی
بطریق از راه: از روی انصاف. توضیح دائم اضافه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو طوطی
تصویر دو طوطی
دو توتی، دو لب دلستان دو لب معشوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذو رای
تصویر ذو رای
بوشامند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب روی
تصویر آب روی
حرمت، عزت، شرف، اعتبار، ناموس، جاه، قدر، شان
فرهنگ لغت هوشیار
کلاهی که دو گوش داشته باشد از دو طرف، سبو و کوزه ای که دو دسته داشته باشد دو دستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو گروهی
تصویر دو گروهی
دو دستگی، نفاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو کون
تصویر دو کون
دو عالم دو جهان دنیا و عقبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو قولی
تصویر دو قولی
دروغگویی کذب دروغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو قوس
تصویر دو قوس
زردک صحرایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو عروس
تصویر دو عروس
دو مردمک چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوبرجی
تصویر دوبرجی
((دُ بُ))
کبوتری که در کبوترخان مقیم نماند، کنایه از زن بلهوس، روسپی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دو دلی
تصویر دو دلی
شک و تردید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درون روی
تصویر درون روی
ورود
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دورویی
تصویر دورویی
Backhanded, Disingenuousness, Duplicity, Equivocation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دورویی
تصویر دورویی
окольный , лицемерие , двуличие , двусмысленность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دورویی
تصویر دورویی
indirekt, Unaufrichtigkeit, Falschheit, Doppelzüngigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دورویی
تصویر دورویی
непрямий , лицемірство , дволикість , двозначність
دیکشنری فارسی به اوکراینی